اینک که من از دنیا می روم،بیست و پنج کشور جز امپراتوری ایران است و در تمامی این کشور پول ایران رواج دارد و ایرانیان در آن کشورها دارای احترام هستند و مردم آن کشورها دارای احترام هستند و مردم آن کشورها نیز در ایران دارای احترامند ،جانشین من خشایار شاه باید مثل من در حفظ این کشور این است که درامورداخلی آنها مداخله نکندو مذهب و شعائر آنان محترم شمرد.
اکنون که من از این دنیا میروم تو دوازده کرور دریک زر درخزانه داری و این زر یکی از ارکان قدرت تو می باشد ، زیرا قدرت پادشاه فقط به شمشیر نیست بلکه به ثروت نیز هست. البته به خاطر داشته باش تو باید به این خزانه بیفزایی نه این که از آن بکاهی،من نمی گویم که در مواقع ضروری از آن برداشت نکن،زیراقاعده این زردر خزانه آن است که هنگام ضرورت از آن برداشت کنند،اما در اولین فرصت آن چه برداشتی به خزانه برگردان.
مادرت آتوسا (دختر کوروش کبیر )بر گردن من حق دارد پس پیوسته وسایل رضایت خاطرش را فراهم کن . بقیه در ادامه مطلب
ده سال است که من مشغول ساختن انبارهای غله د رنقاط مختلف کشور هستم و من روش ساختن این انبارها را که از سنگ ساخته می شود و به شکل استوانه هست درمصر آموختم و چون انبارها پیوسته تخلیه می شود حشرات در آن به وجود نمی آیدو غله در این انبارها چندین سال می ماند بدون اینکه فاسد شود و تو باید بعد از من به ساختن انبارهای غله ادامه بدهی تا اینکه همواره آذوغه دو یا سه سال کشور در آن انبارها موجود باشد و هر سال بعد از این که غله جدید به دست آمد از غله موجود در انبارها برای تامین کسری خوار و بار استفاده کن و غله جدید را بعد از اینکه بو جاری شد به انبار منتقل نما و به این ترتیب تو برای آذوقه در این مملکت دغدغه نخواهی داشت ولو دو یا سه سال پیاپی خشکسالی شود.
هرگز دوستان و ندیمان خود را به کارهای مملکتی نگمار وبرای آنها همان مزیت دوست بودن با تو کافیست،چون اگر دوستان و ندیمان خود را به کارهای مملکتی بگماری و آنان به مردم ظلم کنند و استفاده نا مشروع نمایند نخواهی توانست آنها را مجازات کنی چون با تو دوست اند و تو ناچاری رعایت دوستی نمایی.
کانالی که من میخواستم بین رود نیل و دریای سرخ به وجود آورم (کانال سوئز )به اتمام نرسید و تمام کردن این کانال از نظر بازرگانی و جنگلی خیلی اهمیت دارد،تو باید آن کانل را به اتمام رسانی و عوارض عبور کشتی ها از آن کانال نباید آن قدر سنگین باشد که ناخدایان کشتی ها ترجیح بدهند که ا زآن عبور کنند .
اکنون من سپاهی به طرفمصر فرستادم تا این که در این قلمرو ،نظم و امنیت برقرار کند ،ولی فرصت نکردم سپاهی به طرف یونان بفرستم و تو باید این کار را به انجام برسانی ،با یک ارتش قدرتمند به یونان حمله کن و به یونانیان بفهمان که پادشاه ایران قادر است مرتکبین فجایع را تنبیه کند.
توصیه دیگر من این است که هرگز دروغگو و متملق را به خود راه نده،چون هر دوی آنها آفت سلطنت اند و بدون ترحم دروغگو را از خود بران. هرگز عمال دیوان را بر مردم مسلط مکن و برای اینکه عمال دیوان برمردم مسلط نشوند،قانون مالیات را وضع کردم که تماس عمال دیوان با مردم را خیلی کم کرده است و اگر این قانون را حفظ نمایی عمال حکومت زیاد با مردم تماس نخواهند داشت.
افسران و سربازان ارتش را راضی نگاه دار و با آنها بد رفتاری نکن ،اگر با آنهابد رفتاری نمایی آنهانخواهند توانست مقابله به مثل کنند،اما در میدان جنگ تلافی خواهند کرد ولو به قیمت کشته شدن خودشان باشد و تلافی آنها این طور خواهد بود که دست روی دست می گذارند و تسلیم می شوند تا اینکه وسیله شکست خوردن تو را فراهم کنند.
امر آموزش را که من ادامه بده و بگذار اتباع تو بتوانند بخوانند و بنویسند تا اینکه فهم و عقل آنها بیشتر شود وهر چه فهم و عقل آنها بیشتر شود تو با اطمینان بیشتری حکومت خواهی کرد.
همواره حامی کیش یزدان پرستی باش،اما هیچ قومی را مجبور نکن که از کیش تو پیروی نماید و پیوسته و همیشه به خاطر داشته باش که هر کسی باید آزاد باشد تا از هر کیشی که میل دارد پیروی کند.
بعد از این که من زندگی را بدرود گفتم،بدن مرا بشوی و آنگاه کفنی را که من خود فراهم کردم بر من بپیچان و در تابوت سنگی قرار بده و در قبر بگذار،اما قبرم را مسدود مکن تا هر زمانی که میتوانی وارد قبر بشوی و تابوت سنگی من را آنجا ببینی و بفهمی که من پدرت پادشاهی مقتدر بودم و بر بیست و پنج کشور سلطنت میکردم مردم و تو نیز خواهی مرد زیرا که سرنوشت آدمی این است که بمیرد،خواه پادشاه بیست و پنج کشور باشی،خواه یک خار کن و هیچ کس در این جهان باقی نخواهد ماند ،اگر تو هر زمان که فرصت به دست می آوری وارد قبر من بشوی و تابوت مرا ببینی،غرور و خود خواهی بر تو غلبه نخواهد کرد،اماوقتی مرگ خود را نزدیک دیدی،بگو قبر مرا مسدود کنند و وصیت کن که پسرت قبر تو را باز نگه دارد تا این که بتواند تابوت حاوی جسدت را ببیند.
زنهار ،زنهار،هرگز خودت هم مدعی و هم قاضی نشو،اگر از کسی هم ادعایی داری موافقت کن یک قاضی بی طرف آن ادعا را مورد رسیدگی قرار دهد و رای صادر کند،زیرا کسی که مدعیست اگر قضاوت کند ظلم خواهد کرد .
هرگز از آباد کردن دست بر ندار زیرا که اگر از آباد کردن دست برداری کشور تو رو به ویرانی خواهد گذاشت،زیرا قائده این است که وقتی کشوری آباد نمی شود به طرف ویرانی می رود در آباد کردن،حفر قنات،احداث جاده و شهر سازی رادر درجه اول قرار بده.
عفو و دوستی را فراموش نکن و بدان بعد از برجسته ترین صفت پادشاهان عفو است و سخاوت،ولی عفو باید موقعی باشد که کسی نسبت به تو خطایی کرده باشد و اگر به دیگری خطایی کرده باشد و تو عفو کنی ظلم کرده ای زیرا حق دیگری را پایمال نمودای.
پیش از این چیزی نمی گویم،این اظهارات را با حضور کسانی که غیر از تو اینجا حاضراند کردم تا اینکه
بدانند قبل از مرگ من این توصیه ها را کرده ام و اینک بروید ومرا تنها بگذارید زیرا احساس می کنم
مرگم نزدیک شده است.